نامزدم میگه باید هرروز برم خونشون و باپدرو مادرش بشینم خودشم شب میاد یه شام میخوره منو زودمیاره خونه بادوستاش هیئت میرن اگه خونشون برم زنشم ولی اگه نرم اصلا انگار نه انگار که زن داره خودشم هفته ای یبار به زور میاد خونمون،اصلا بهم توجه نمیکنه الانم دیگه خونشون نمیرم هم خودش هم خانوادش ناراحت شدن که نمیرم الان ۲ هفتست که نه زنگ زده نه هیچ خبری ،انگار منو نمیشناسه من خیلی دوسش دارم بااینکه رازمو پیش همه فاش کرده
لطفا بهم بگین چیکار کنم دیگه از این بلا تکلیفی خسته شدم