سلام با عرض سلام و خسته نباشید.ببخشید من زیاد عصاب درست نوشتن ندارم پس یه راست میرم سر اصل مطلب من شغلم کمک پرستاریه به تازگی از بیمارستانی که در اونجا مشغول به کار بودم اخراج شدم همین موضوع باعث شد که از اطرافیان خود فاصله بگیرم مادرم پدرم دوست و فامیل و زنم این روزا زیاد حوصله حرف زدن ندارم برا هر چیز کوچیکی زود از کوره در میرم حتی حوصله حرف زدن با مادر خودمم ندارم شبا تا صبح بیدارم همش سیگار پشت سیگار خانومم بهم میگه چرا اینقدر عصبی شدی دیگه مثل گذشته ها نیستی البته بنده خدا راست میگه من قبلا کتاب زیاد میخوندم ولی الان هی لبم موقع کتاب خوندن میپره خلاصه بگم که زیاد حال روح و روان درست حسابی ندارم خواهشا اگه میتونید کمکم کنید خیلی ممنون با تشکر