سلام من دختری ۲۶ ساله هستم و همسری ۳۵ ساله ما زندگیمون خوبه ولی همسر من آدم سخاوتمندیه و مشکلاتی که برای خانواده * خودش من پیش میاد همیشه حل میکنه ولی نمیدونم با اینهمه خوبی آخرم بدهکارش میکنن من حتی میدونم که داییم یه مبلغ زیادی از ایشون قرض گرفته ولی خیلی به همسرم احترام نمیزارن و فکر میکنن وظیفه * ایشونه که کمک کنه به همه همسرم البته نمیدونم چرا دلخور نمیشه بارها بهش گفتم ایندفعه که کسی ازت طلب کرد بپیچونش و یه ذره ارزش قائل باش برای خودت و خیلی دلم میخواد یه کم خودش رو بگیره تا احترامش حفظ بشه ولی اون همونجوری خیلی راحته و به حرفم نمیکنه نمیدونم ناراحت باشم یا خوشحال و مشکل دوم ما اینه که ایشون خیلی علاقه ندارن من همراهش باشم تو مراسمات و کنارش وایستم و یا تو خیابون که کنارش راه میرم احساس میکنم اذیت میشه با اینکه حتی من آدم زیبایی هستم و خیلی به خودم میرسم و این رو خودش هم میگه و وقتی دوستش ما رو دعوت میکنن میگه همسرم که حال نداره ولی من خودم مزاحم میشم و من عمدتا همراهش نیستم و چون محبت میکنه تاحالا چیزی نگفتم و گفتم شاید دلیلی دارن و دو سه دفعه تو مراسمات دیدم که همسرای دوستاش خیلی باهاش گرم میگیرن و خیلی هواشو دارن و حتی بیشتر وقتا زن دوستاش زنگ میزنن و دعوتش میکنن منم خوب به خاطر حس زنانه نگرانم به نظرتون عادیه؟؟