سلام و خسته نباشید
من ۱۵ سالم هست و حدود ۸ ماه پیش عاشق یکی شدم که داخل خونمون کابینت کشی میکرد
بعد از چند ماه رفتن برا یکی از اقواممون کار کنن بعد گفته بود که میخواد بیا خواستگاریم اما نیومدن ، یکی از پسر عمو هام منو دوست داره و اومد با من حرف زد گفت که خیلی ناراحت شدم که اون میخواد بیاد خاستگاری اما من از این حرف پسر عموم برداشتی دیگه کردم اینطور که من فکر کردم که پسر عموم گفته که نیاد خاستگاری
پدر و مادر من دارن از هم جدا میشن و من همش گریه میکنم شب تا صب یعنی هر دقیقه من گریه میکنم چون همه * مشکلات و دارای دنیا برا منه
بعد از چند روز مامانم پرسید که چرا نیومدن اونا هم جواب درستی ندادن و گفتن که برای شما میخاین از هم جدا بشین نیومدن
بعد من خیلی ناراحت شدم یعنی احتمال اینکه خودکشی کنم خیلی زیاده چون هر دقیقه به سرم میزنه
تنها کاری که میتونم انجام بدم اینه که اونو به دلیلی بکشونم خونمون و بهش بگم که نمیدونم این کار درست است یا ن ، من برام ابرو از همه چیز مهم تر هست وگرنه میتونستم شماره * اونو از گوشی بابام پیرا کنم و بهش پیام بدم اما من این کارو نمیکنم و ابروی خودمو نمیبرم که حرف مردم بشم
من یه کار میخام کنم که درست باشه
لطفا زود جواب بدید چون هر دقیقه فکر خودکشی به سرم میزنه و افسردگی گرفتم
اگه جون من براتون مهم هستش جواب بدید
من نمیدونم پیاماتون رو کجا باید بخونم و جواب سوالم رو نمیدونم کجا بهم میگید فقط لطفا کمک کنید جون من احتمال داره خودکشی کنم
لطفا جواب بدید با تشکر
لطفا جواب بدید
من ایمیل براتون می زارم لطفا از اونجا جواب بدید یه جوری که من بتونم بخونمش