مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

دیگه چیزی برام نمونده

111 بازدید
سوال شده ژوئن 23, 2022 در روانشناسی کودک و نوجوان توسط بی نام
ویرایش شده ژوئن 23, 2022
یه دختر چهارده ساله هستم
که تا چند وقت پیش خیلی معتقد بودم مثلا
من والیبال کار میکنم و اواسط ماه رمضون یه مسابقه برگزار شد.
ما توی بازی بودیم و مرد وارد شد ولی به ما اجازه ندادن بریم و روسری بپوشیم
اما من حجابم رو به بازی ترجیح دادم و رفتم روسری پوشیدم و غلط کردم که این کار رو کردم
با مربیم دعوام شد و داور خودش رو خدا معرفی کرد و گفت اجازه خدا و زمین با من بود تو نباید میرفتی
خلاصه دختردایی من که از بچگی به من حسادت میکرد و کاملا حق داشت چون من به دلیل عقایدم برگزیده بودم توی فامیل و توی تیمم بود ، توی فامیل با مامانش علیه من شورش کردن
بعد که از مسابقه اومدم خونه تا شب از اتاقم بیرون نیومدم برام سخت بود به نظرم همه بی دَرک بودن
دختر داییم و زن داییم تهمت هایی به من زدن که به عقل جن هم نمیرسید
اون به کنار ، من اون روز اون مار رو به خاطر دینم و خدا کردم. توی شرایط سختی بودم و فکر میکردم امتحان خداست.
از بهترین دوستام توی کلاس والیبالم جدا شدم ، یه کم رنگ شدن رابطم با بهترین دوست سابقم پی بردم ، و به هیچ وجه احساس خوشحالی نمیکردم
نمیتونستم لبخند بزنم
یا اصلا نمیتونستم گریه کنم یا نمیتونستم حرف بزنم چون گریه میشدم
من قبلش خدا رو حس میکردم
که همه جا همراهمه
اما یهو حس کردم که خدا تنهام گذاشته
خدا توی سخت ترین شرایطم تنهام گذاشت
من از لخظه به لحظه * زندگی خودم تنفز داشتم . همه رو از خودم دور میکردم و منی که خییییلی روی خودم کنترل داشتم دائما کنترلم رو از دست میدادم
و خدا توی سخت ترین دورانم تنهام گذاشت
از خدا متنفرم
حتی به وجودش شک دارم و دلایل زیادی برای شک داشتن بهش دارم.
خیلی خودزنی کردم و همیشه آرزوم مرگ بود
از اون روز همش توی * پروسه گیر افتادم
یک هفته غم شدید و بی حسی و تنفر ، یک روز عادی . یک هفته غم شدید و تنفر ، دو روز عادی و...
بییییش از حد از خودم متنفرم . از همه چیزم و اصلا اعتماد به نفس ندارم
تمام مدت روی تخت لعنتیم خوابیدم و فیلم میبینم یا کتاب میخونم
از شرایطم متنفرم و حتی دیگه نمیتونم به خودم آسیب بزنم
میدونم که غم ها تموم میشن ولی برای من نه به این زودی
دیگه نماز نمیخونم. خدایی که تنهام گذاشت لایق ستایش من نیست
و این باعث شده از مرگ بترسم
چون ته قلبم به قیامت ایمان دارم اما نه به این خدا
از این خدا و زندگی ای که برام درست کرده متنفرم
آرزو میکنم کاش میمردم و اون سمت فقط سیاهی بود...
همین نه هیچ مجازات و پاداشی
فقط سیاهی...
و همچنین ، نشونه های افسردگی رو دارم. نمیدونم شایدم فقط فکر میکنم اما اشتهام کم شده ، خوابم نمیبره ، حتی دیگه به پیدا کردن یه عشق فکر نمیکنم چون زندگیم برام ارزشی نداره ، دیگه هیچی برام مهم نیست
تنها طنابی که منو نگه داشته والیباله.
یه راه برای ابراز هیجان و تخلیه اون ...
3 پاسخ
پاسخ داده شده ژوئن 25, 2022 توسط ravanshenasesite حرفه ای (135,540 امتیاز)
سلام به شما دوست عزیز

خب در این مورد شما در آن زمان کاری که فکر می کردید درست هست را انجام داده اید و خب قرار نیست بخاطر کاری که فکر می کردید درست هست خودتان را سرزنش کنید .

در کنار اینکه خب نیاز است که شما مسیر ارتباطی خود را حفظ کنید و قرار نیست که شما بخاطر رفتاری که دارید و انتخابی که کرده اید روابط خود را قطع کنید و یا اینکه اگر کسی به شما تهمت می زند در این مورد سکوت کنید.

در هرصورت داشتن ارتباط اهمیت زیادی دارد پس بهتر است که به باشگاه برگردید اگر در روابط خود مشکل دارید در مورد آنها صحبت کنید در این حالت میتوان امیدوار بود که شرایط بهتری را تجربه کنید.

در هرصورت داشتن شک مشکلی ندارد خب شما میتوانید با یک عالم دینی در این مورد صحبت کنید.

اما در مورد این کاهش ارتباط و فشارهای روحی که دارید خب اگر بیش از دو هفته ادامه یابد بهتر است که به روانشناس مراجعه حضوری داشته باشید.
پاسخ داده شده ژوئن 25, 2022 توسط Ⓢ ïaㄚᵃⓝ حرفه ای (340 امتیاز)
سلام ببین اگه خیلی ناراحتی و دلخور قابل درکه.اما یه چیز مهمی که باعث ناراحتیت شده اینه که حرف بقیه برات مهم بوده ،اصلا به حرفای بقیه گوش نده که چی میگن تو اگه موهاتو روسری نمیکردیم میگفتن دختره فلانه و فلانه.کلا تو زندگیت قراره خیلیا اظهار نظر کنن،برای همه مون همینطوره اما اگه بخوای با هر حرفی ناراحت بشی و به خودت بگیری اذیت میشی
باید خودتو قوی کنی، حرفایی که  پشت سرت میگن و تهمتایی که میزنن نباید برات مهم باشه.تو تصمیم خودتو گرفتی و اونطوری میخواستی تصمیم بگیری تا وقتی که تصمیمات و کارات به کسی آسیب نزد هیچ مشکلی نداره.
میتونی یه کلاس والیبال دیگه بری و شروع کنی،تو که در حد مسابقه رفتن بودی پس حرفه ای شدی و اینبارم میتونی.
دارای دیدگاه ژوئن 25, 2022 توسط بی نام
من همیشه به خودم یاد دادم که به حرف مردم اهمیت ندم اما تهمت فرق میکنه
حق با شماست مردم در هر صورت حرف میزنن
تقریبا یک ماهی میشه که دارم میرم یه کلاس والیبال جدید و توی برقراری ارتباط افتضاح هستم نمیتونم ختی با یکیشون صحبت کنم و هر لحظه چشمام پر اشک میشن
فعلا توی تست گیری شهرستانمون که نخبه های والیبال رو میخواستن قبول شدم ببینم چی میشه
اصلا من همه چیز روز مسابقه رو از ذهنم پاک کردم و تا جایی که میدونم خودآگاهم از اون پاک شده
ناخودآگاهم رو نمیدونم اما بی دلیل احساس غم میکنم و ذهنم مدام دنبال رویاپردازی و فرار از این زندگیه
اما دارم روی خودم کار میکنم که والیبال رو یه دلیل برای زندگیم قرار بدم
الان فعلا توی روزاییم که حالم خوبه ولی مطمئنم وقتی دوباره حالم بد شه از تک تک این حرفایی که زدم پشیمون میشم :)
پاسخ داده شده ژوئن 25, 2022 توسط mahdi
شبیه فیلم جومونگ شده
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,066 سوال

27,830 پاسخ

29,382 دیدگاه

2,122 کاربر

سوالات مشابه
8 پاسخ 2,049 بازدید
سوال شده اکتبر 16, 2022 در مشاوره رایگان فردی توسط بی نام
2 پاسخ 1,125 بازدید
...