سلام من واقعا به کمک نیاز دارم و یه مشکل خیلی بزرگی دارم که تقریبا 6 ماهی میشه شدت گرفته قبلنا هم بود ولی در این حد نه و قابل کنترل بود ولی الان اصلا قابل کنترل نیست اینه که من اصلا نمیتونم احساساتمو کنترل کنم الان 18 سالمه میدونم این سن دوران حساسیه و طبیعیه ولی من نمیتونم هیچ کنترلی روشون داشته باشم به راحتی و عمیق جذب جنس مخالف میشم و بهش علاقه مند میشم البته به آقایونی که با من مکالمه داشته باشن با بقیه اقایون که در حال گذرن و اطرافم هستن و هیچ مکالمه و رابطه ای ندارم اوکیم ولی کافیه یه اقایی فرق نمیکنه چه 2 سال بزرگ چه 20 سال بزرگ یا حتی جای پدرم کافیه با من مکالمه داشته باشن، سریع بهشون علاقه مند میشم و این بهم ضربه میزنه چون احساساتم عمیق میشن و یجوراییی حسم با دلسوزی و محبته فراوان همراه هست مثلا استاد دانشگاه یا همکلاسیم تو دانشگاه یا مثلا برای گرفتن گواهینامه که رفته بودم مربیم اقا بود و من بهشون علاقه داشتم خودم خیلی با خودم حرف میزنم و میگم که خب این درست نیست این فرد ازت خیلی بزرگه فلانه ولی اصلا دلم قبول نمیکنه من بشدت ادم منطقیم ولی درونم کاملا احساسیه و تحت تاثیر همه چیزی قرار میگیرم و موقعی که به کسی علاقه دارم تمام تلاشمو میکنم که بهش خوبی کنم خوبی و محبت های بیش از اندازه که همیشه خانوادم میگن این حد محبت اصلا لازم نیست ولی من همیشه چه با دوستای صمیمیم چه به اقایونی که علاقه مند میشم همه کار حاضرم انجام بدم و همه این کارا در یک لحظه اتفاق میوفته مثلا یکی از دوستام میخواد بره چک آب من سریع میگم منم باهات میام بعد باخودم میگم من چرا گفتم باید برم، مامان اون نمیره من چرا برم بعد میگم نه دوستمه بیخیال
اصلا کلافه شدم این همه محبتم انتظار بقیه رو زیاد میکنه بخدا همه * اینارو میدونم عواقبشونم میدونم ولی رو خودم هیچ تسلطی ندارم و نمیتونم کنترلشون کنم لطفا کمکم کنین و راهنماییم کنین چجوری این قدر راحت به بقیه علاقه مند نشم و اگه شدمم این حجم محبت رو از خودم نشون ندم