من تو خانواده هی زندگی میکنم که رسما بچه میارن تا تو پیری عصای دستشون باشم و هیچ توجهی به نیاز های من ندارن شبا اگه دیر بیام گیر میدن من حتی سرکار میرم ولی کافیه شب بخوام یکم دیر بیام غوغا به پا میکنن واقعا خیلی هم من هم خودشون اسیب دیدن همش رفتارامو زیر سر دوستم میدونن و فکر میکنن اون کنترلم میکنه ولی من فقط میخوام با چیزی که هستم منو بپذیرن و تموم کنن گیر های الکی که میدن شب حتی خونه دوستام موندنم نمیزارن دیگه اینا چیز خاصی نیست من خودم اهل ورزشم و اهل دود و این کارام نیستم از سر کار میرم باشگاه چون درگیر اینام و برای اونا حمالی نمیکنم زورشون گرفته ولی واقعا من از رفتاراشون متنفر شدم و لجم گرفته حتی نمیخوام دیگه خونه بمونم فراری شدم رسما از خونه موهامم رنگ میکنم یجور رفتار میکنن انگار جنده ام.
متاسفم به خاطر حرف های بدی که بالا گفتم ولی واقعا دارم اذیت میشم اگه کمکی نرسه بهم به خودکشی فکر میکنم حتی
فقط بچه اوردن که حمالیشونو کنه من هیچوقت انتظار زیادیم نداشتم فقط گیر ندن بهم خسته شدم بخدا با این خانوادم انگیزه به زندگیمو از دست دادم