سلام وقتتون بیخیر من ۲۰سالمه ۲ساله بایه دختری هستم سالهای اول کلی بیرون میرفتیم... بعد مدتی مادرش فهمید البته مادرش میدونست من باهاشم ولی نمیدونست بیرون میریم خلاصه فهمید الان دوساله نمیزاره بیاد بیرون کلی دلم براش تنگ شده اونم اعصبیه ازین کارای مادرش جالب اینجاست خونشونم با خوانوادم رفتم برای خواستگاری ولی اصلا اجازه نمیده من ببینمش یا دختره تا مغازه بره با مادرشم صحبت کردم ولی ضایم کردتخریبم کرد گفت اصلا همچین اجازه ایی نمیدم نمیدونم باید چیکار کنم ازین مخمسه دربیایم بتونیم همو یه بار ببینیم